دلتنگیه لعنتی...

دوز امیدواریم به زندگی خیلیی اومده پایین...

درعوض دلتنگیه لعنتی منو داره خفه میکنه...تو خواب....تو بیداری...موقع غذا خوردن....موقع درسخوندن...وقتی دارم راه میرم....همش همش دلتنگیمو دارم....و چقد عذابم میده این حالت....

دلتنگیه لعنتی چنگ زده به روحم...خدیااااا تحملمو بیشتر کن لطفا....

نیاز دارم به اینکه یه عالمه امید بهم تزریق بشه تا بتونم دوری و سختیه ی اینجارو تاب بیارم...

۶ نظر ۳ لایک

خصوصی 17

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

لطفا لبخند بزنید...

 

 

این ویسو مامانم برام فرستاده...زمانی که داشتم بهش گوش میدادم تو بدترین شرایط روحیم بودم...اولش حس کردم زیاد جالب نیس ولی بعد از 2 دیقه از گریه کردن ساکت شدم و فقطط گوش دادم...دوبار...سه بار....حسابی بهم ارامش داد.پشنهاد میدم تا اخرش گوش کنید.

۶ نظر ۴ لایک

roommate....

به صین میگم,بعد ها هیچوقت با کسی همخونه نشو...(بعد تو دلم میگم چون هیچکی سکوت منو نداره چون بدخلقیهات زیاده در عین قلب مهربونی که داری ولی اصلااا زبون خوبی نداری و همش ازار میدی ادمو)

روزام همش با درس خوندن و سر کلاس نشستن و اندک غذاخوردن و خوابیدن میگذره....

سه هفته اس که اینجام ولی هنوز یه جای دیدنیشو به چشم ندیدم...یعنی کلا نرفتم که ببینم....چون معتقدم وقتی انبار انبار درس دارم که باید بخونم,حالا مگه در جاهای دیدنیو میبندن که من همین که رسیدم اینجا و هنوز تو درسام به حد خوبی که خودم دلم میخواد نرسیده پاشم برم اونجاهارو ببینم؟نه,یقیناا در اونجاهارو نمیبندن...

ولی خب صین با  من فرق داره کلا...با بچها اکثر شبا میره بیرون اما من یبار هم نرفتم...دلیل اصلیش اینه که درسم برام اولویت داره و دوم این که من کلا با اون جمع حال نمیکنم...بابا شب مست میکنن من بدم میاد اااه....چیه انقد جوگیر میشین وقتی میاین یه جا...indecision

دلم واسه یه لحظه بغل کردن خانوادم و بوسیدنشون یههه ذرهه شده....یعنی وقتی تصویرشونو تو گوشیم میبینم دلم میخواد گوشیمو محکم بغل کنم...

به مامانم میگم همش برام ویس بذار,بذار همش صداتو بشنوم,بذار حس کنم اینجایی...اون بیچاره هم همش برام ویس میذاره....یعنی صبحا که الارم گوشیم بیدارم میکنه اول از همه نت گوشیمو روشن میکنم که ویس مامانمو گوش کنم...یه انرژی خاصی بهم میده که حالمو خوب میکنه چون حس میکنم بالای سرم نشسته و داره باهام حرف میزنه...

۴ نظر ۱ لایک

خصوصی 16

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

دائما یکسان نباشد.....

درسته که قول دادم در اولین فرصتی که دسترسی پیدا کردم به نت,حتما پست بذارم ولی خب نشد,با عرض شرمندگی واقعا نشد زودتر پست بذارم...

الان,فقط به همین تک کلمه ی خوبم,بسنده میکنم...

از روزی که وارد اینجا شدم تا به الان خیلیی اتفاقات متفاوتی افتاده....میدونید وقتی یادشون میوفتم میگم وای بره دیگه برنگرده اون روزا...

ولی خب بازم قراره  مثل همیشه ,چشمهامو روی دوست نداشنی ها ببندم و یه نصف عمیق بکشم و اروم تو دلم بگم,همه چیز به موقعش حل میشه...حوصله میکنم و صبر...چون مطمئنم هیچ چیز تو دنیا اونقدر سخت نیست که نگذره...

۶ نظر ۳ لایک

شمارش معکوس شروع میشود...

سلام دوستان...

امید که حالتون خوب باشه..

منکه یه عدد سین هستم که الان 4 ورزه سرما خورده و سرشار از استرس....

مهمان هم پشت مهمهان میاد برای خداحافظی..

نگاه ها و لبخند های عمیق که بوی خداحافظی میده و از بس این لحظه از اطرافیان تکرار شده که برام عادی شده....

هی چمدونمو میکشم میبینم وسیله هاش زیاده...پوووفف

خب میخواستم بگم تا درودی دیگر بدرود...چون 19 ام پرواز دارم....

خیالتون راحت....هروقت لپتابم به اینترنت متصل شد,سریعاا پست میذارم...

اوقاتتون خوش باشه انشاالله...

 

۱۲ نظر ۴ لایک

rainy weather

به زمان رفتم نزدیک شدم اما خب ویزام هنوز نیومد...البته 5 شنبه که داشتم با بچها صحبت میکردم متئجه شدم ویزای خییلیاا نیومده ولی کلا جای نگرانی نیس و میاد دیگه.دیر و زود داره خلاصه...

اعصاب درست درمون ندارم کلا...امروز به بهانه های مختلف اشکم دراومد....

راستی دیروز بارون اومده بود,ساعت 11 شب,اونم چه باروونی...ببینید:

 

  

راستیی یه اتفاق مزخرفی امروز برام افتاد.داشتم بالپ تابم کار میکردم که یهو هوس کردم بستنیه اب شدمو بردارم بخورم که چشمتون روز بد نبنه ریییخت رو کیبورد لپ تابم و الان حروف enter ,پ و گ خیلی سخت تایپ میکنن و از طرفی نمیدونم چطور تمیزشون کنم.خیلیی ناراختممم...خواهشا کمک کنید..crying

*:یعنی,خوشم میاد هیچکی برنگشت بهم غلطهای تایپیمو گوشزد کنه....چرا اخه؟laughخب یکم حواستونو جمع کنید...منکه هیییچ...(ایکون دست جلوی صورت از فرط خجالت,حالا همچین خجالت هم نداره خب خیلیی خسته بودم)

۴ نظر ۰ لایک

خسته و بی حوصله ی کی بودم من؟!!!...

ااره خسته و بیحال و حوصله هم...

 گردنم درد میکنه و موقع درس خوندن اذییتم میکنه...

دیروز دنددون پزشکی بودم و دندونم هنوز هم بابت پرشدنش(اونم یه پر کردن سطحی و بی دردسر) عصبانیه و از من ارث پدرشو میخواد به گمانم:دی....

تازه از کلاس اومدم....

حسابی هم روحم و هم جسمم باتیریشون تموم شده...

ینی همش دارم به زوور خودمو میکشم و به کارام میرسمو درس میخونم ولی کااملا بی انگیزه طور...

ینی الان هرچقدم بشینم جمله های انگیزشی بخونمااا بیشتر خندم میگیره یا اینکه تهش هیچ عکس العملی نشون نمیدم چون اصلا حوصله ام هم باتریش تموم شده....:(

انقد بدم میاد از این حاالت...angry

 

 

۱۱ نظر ۴ لایک

upset

چهارشنبه ی هفته ی پیش نوبت س ف ا ر ت داشتیم...

کمتر از دوماه دیگه از ا ی ر ا ن  م ی ر ی م....

هر روز که به رفتنمون نزدیک میشه حس میکنم دلتنگیم عمیق تر میشه...ینی همش از ذهنم این عبور میکنه که وقتی رفتم,تا لحظه ای که برگردم همش و هر لحظه دلم برای دیدن خانوادم...واسه سفت بغل کردنشون و بوسیدن صورت ماهشون تنگ میشه....اما رفتنو انتخاب کردم چون اینجا تنونستم به هدفم برسم.....امید به خداا

راستش این روزا حالم خوب نیس...

خیلی فکرم قروقاطیه....

حسابی اب روغن قاطی کردم...

 

*یه نکته ی مهمی رو باید تاکیید کنم که فقط خواستم خیلی خلاصه از اوضاع روحیم و اینده ی پیش رو صحبت کنم.یعنی نمیخوام سوالهای جانبی پرسیده بشه.خیلی متشکرم

 

دانلود آهنگ زندگی از هایده

چقد این اهنگ هایده رو دوسدارمممم.....واقعا بهم ارامش میده

۸ نظر ۲ لایک
میان تمام تلاطم های این زندگی فقط همین بس که میدانم

هستی . . .

همیشه . . .

همین جا . . .

درست در کنار من !♡♡خدای مهربانم♡♡


>>انتَ القَویُ وَ انا الضَّعیف وَ هَل یَرحَمُ الضَّعیفُ الَّا القَویُ<<

-ای که مرا خوانده ای، راه نشانم بده!
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
از نو
به وقت پنج ژانویه دوهزاروبیست و یک
من نمیدونم چرااا😐😐😐😐
Channel
فانکشنال با اوا و پیتر...
پدیده ای بنام فانکشنال🙄
کراش بچگیم😂😂
پاییز☂️
به وقت غذای روح و جسم،به وقت یوگا😍🧘🏼‍♀️
کراش نزنیم،اگه میزنیم بدردبخور باشه😂😂😂😂🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️
محبوب ترین مطالب
تا کیِ؟؟؟؟😥
از نو
غرغرهای تلنبار شده 2
😑
خواست خدا بود که ما الان زنده هستیم!
ذوق استرسطور!!!!!!!
دلتنگیه دیگه...وقتی خسته ای بیشتر میاد سراغت که از گوشه ی چشمت بریزه...
خیالِ رویِ تو در هرطریق همراه ماست....
وی پست خود را از ایران مینویسد...
📚📅
پربیننده ترین مطالب
سکوت کن!.....
خدا دختر ها را افرید.....تا گلها بی نام نمانند..
روزای سخت برای آدمای سخته(وقتی سین کم میاره و بااین جمله به خودش امید میده!)
ممنونم که هستین...
هپی برث دی دوست نازنینم
خصوصی 1
خنده بر لب میزنم تا کس نداند حال من,ورنه این دنیا که مادیدیم خندیدن نداشت...!
شمارش معکوس شروع میشود...
draw:)
اخرین ماه امسال
مطالب پر بحث تر
وی پست خود را از ایران مینویسد...
باااز میشه این در.....صبح میشه این شب....
نکته های ریزی که ممنون میشم اگر بخونید...:)
هپی برث دی دوست نازنینم
درد و دل....
خیالِ رویِ تو در هرطریق همراه ماست....
wish
شمارش معکوس شروع میشود...
بغضم گرفته وقتشه ببارم..چه بی هوا هوای گریه دارم....:(
draw:)
آرشیو مطالب
موضوعات
روزمره هام:) (۱۸۶)
دخترونه هام:) (۴۸)
خوشمزه هام:) (۶)
دوسداشتنیام:) (۶۷)
پیوند ها
ساخت وبلاگ جدید در blog.ir
نرم افزار مهاجرت به blog.ir
وبلاگ رسمی شرکت بیان
صندوق بیان
والپیپر اچ دی
پیوندهای روزانه
پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان
آخرین وبلاگ های به روز شده
زندگی به سبک بیان!
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان