فانکشنال با اوا و پیتر...

هرجلسه از فانکشنال با اوا و پیترکه میگذره من کلی دچارچالش میشم...

از استرس هول میکنم....

اصلا هزارتا فکر که خدایا چی میشه چی نمیشه از ذهنم میگذره.....

کلاس ژوژا که فقط تو این فکرم یعنی من چجوری میخوام اینارو عین بلبل جواب بدم وحال اینکه همشون نیخوان عین بلبل بگی و فرصت فکرکردن نداری واقعاا...

اینا همه درحالیه که من برای هرجلسه فانکشنال که خوبه هر روز من دارم برای فانکشنال وقت میذارم خای تو بگو یه ساعت،از یه ساعت گرفته تا چندین ساعت.....

هممون همینیم همه برامون سخته،درعین حال که از تخصصی شدن بی از اندازه اش دارم لذت میبرم به همون اندازه سخت هست و امیدوارم خدا نتایج زحمتهامونو بده.....🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

 

۲ نظر ۷ لایک

پدیده ای بنام فانکشنال🙄

هرجلسه از فانکشنال که میگذره من به اعصابم به فشاری میاد بخاطر اینکه نصف ترم سپری شده و من همش همچنان درحال خوندن و فهمیدن فانکشنالم ولی هیچ جهشی پیشرفتی نمیبینم و خیلیییی ناراحت کننده اس برام خیلیییییییییی.....

بگم فقط امیددددوارممممم و به این امید ولش نمیکنم و میخونم که یه جهشی توش ببینم یه پیشرفت خوب....

دعاکنید برام اگه ممنکه چون واقعااااا سخته و نمیدونی چقدر اذییت میشم وقتی انوقدر که باید خوب نیستم ولی همش نهااایت تلاش و صددرصد خودمو میگذارم براش ولی هنوز اون جهشه اتفاق نیوفتاده هنوز اون چیزی که اعتمادبنفس منو از صفر به یک برسونه....

و من اصلاااا با حفظ کردن چیزی اونو یاد نمیگیرم و دائم باید بفهمممش حالا ببین چقدر سخته همه چیو از چندبعد بفهمه و این دیدیه که فانکشنال و استادهاش ازمن میخوان...🙄

کامنهتارو جواب میدم شرمنده بخاطر تاخیر🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🥺🥺

۱ نظر ۶ لایک

پاییز☂️

پاییز اومد و فصل پوشیدن بوت شد بخاطر بارونهای یهویی و طولانی و کج و همراه با وزش باااد زیادی که چترتو برعکس میکنه وسط دوییدن به سمت دانشگاه....

فصل پوشیدن پیراهنهای بافت و جوراب شلواری و موهای باز......شال و کلاه پوشیدن با بارونی که حسابی بپوشوندی از باد گاهی وحشتناک یخ نکنه گوشت🤦🏼‍♀️

😊

از ۸کلاس داشتم،فقط ساعت یک ناهارمو که از خونه دیشب اماده کرده بودمو خوردم و اومدم کتابخونه ی دانشگاه تا ساعت چهار که کلاس دارم🤦🏼‍♀️کمرم و رون و زانوهام درد میکنه و انگار درد نمیکنه....چیکار کنم که خسته ام و چشمام یکم خشک شده و میسوزه انگار،باید بخونم که یه به جز انتهای ترم،من یه امتحان خیلی خیلی سخت،یه چیزی مثل علوم پایه داریم و وقت زیادی نداریم براش فقط باید بخونیممممم.چشم رو هم بذاریم این ترم و ترم بعد میگذره و میاد این امتحانه....

۱ نظر ۶ لایک

به وقت غذای روح و جسم،به وقت یوگا😍🧘🏼‍♀️

اینهمه سال گشتم تا ورزشی رو پیدا کنم که نه تنها به سلامتیم کمک کنه بلکه اشتیاق به انجامش داشته باشم،گشتم و یوگا رو پیدا کردم....

یکشنبه ها برای من روز بیشتر عشق ورزیدن به خودمه،از صبحش که چشمهام روباز میکنم اشتیاقِ کلاس یوگا منو حسابی سرشوق میاره.....

میرسه به بعدازظهر،دقیقا به نیم ساعت قبل از شروع کلاس،پی دی اف درسی رو که دارم میخونم رو میبندم.شلوار ورزشی و یه جوراب مشکی میپوشم....

یه موزیک ملایم حتما پلی میکنم،میرم جلوی اینه،به چشمهام خیره میشم و به خودم لبخند میزنم،دستم رو وارد کیف ارایشم میکنم و ریملم رو برمیدارم،اروم اروم به قسمتهای انتهایی مژه هام ریمل میزنم تاکه از رنگ خودشون به رنگ مشکی تغییر رنگ بدن،حالا نوبت چیه؟نوبت رژ لب دوستداشتنیه،امروز چه رنگی دوست دارم؟؟؟بنفش ^_^ اره خودشه.....

درشو باز میکنم و به لبهام رنگ بنفش هدیه میکنم....

موهام رو یکدور باز میکنم مرتب میکنم و جمع میکنم....

حالا نوبت پهن کردن متِ عزیزمه.....مت سبز،مثل چمن سبز و مثل پنبه نرمممم.....

درکمد رو باز میکنم،اول ملافه ی سفید با طراحی روبانهای بنفش رو روی پارکت پهن میکنم و بعد متم رو روش پهن میکنم....

حالا نوبت اماده کردن کشمه،کش بنفشِ دوست داشتنیم و دراخر لیوان اب و تمام.....

به حالت ترکیش پوزیشن روی مت میشینم  و کمکی اب میخورم....

حالا لیوانم رو میدارم کنار و دکمه ی جویین تو میتینگ رو میزنم و وارد کلاس میشم و با استادم احوال پرسی میکنم....

درنهایت و بعد از گذشت یکساعت و نیم،احساس میکنم من مثل یه پر هستم ازاد و رهااااا.......

 


 

۲ نظر ۵ لایک

کراش نزنیم،اگه میزنیم بدردبخور باشه😂😂😂😂🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️

سال دو بجز سختی درسهاش که پدر درمیاره ازت،اونجاییش بامزه اس که بچه ها بخاطر اینکه همدیگرو شناختن رو هم کراش میزنن😂😂

یا مثلا فقط اونجاش که میگه باباااا لامصب این پاسپورتش خیلی باارزشه،رل زدن باهاش فایده های بسیار داره😂😂🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️کلاس ماساژ باید پارتنرش بشم بقیه اش حله😄🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️😂

پ.ن:این هفته سومین هفته ی شروع کلاسهاست و ما درحالیکه هر روز از ۸صبح کلاس داریم تا خود ۸ غروب،داریم از فشار فانکشنال و پاتو فیزیو له میشیم🤦🏼‍♀️🥺

پ.ن:کلاسها همه چه عملی چه تئوری همه حضوریه.

۴ نظر ۷ لایک

سوتفاهم شده باورکن!!!🤦🏼‍♀️

دوتا از دوستام براشون یه سوتفاهمی اتفاق افتاده.هر دو دوستمن خب ولی هردو بچه بازی دراوردن با بیست و چهار سال سن!یکیش پسره یکیش دختر!!

نکته ی کنکوری ۱) باهم تو رابطه و این صحبتها نیستن.فقط دوتا همکلاسیمن.

نکته ی کنکوری ۲) دختره تو شرایط خولی از لحاظ روحی نیست و گیر میده الکی.

نکته کنکوری ۳) پسره هم مثل دختره احساس میکنم تحمل و حوصله نداره.

بقول خودشون روی هم قد نیم قرن سن دارن ولی اماان از زمانیکه سختیها و مشکلات ادمهارو خسته کنه دیگه هرچی حساسیت و بیحوصلگیه میاد سراغ ادمها!!

۳ نظر ۷ لایک

چای بابونه

یهو عین باروت شدم و از نارحتی میخواستم منفجر بشم درصورتیکه هرچی هست دست من نیست.

چای بابونه ریختم برای خودم بلکه اروم بگیرم.

به زندگی قلقلی خودم ادامه میدم......!

کرونای لعنتی

کی میخواد دست از سرمون برداره خدا میدونه اه.....

مجارستان بعد از حدود چهارماه قرنطینه،مرزهاشو باز کرد،الان از فردا دوباره میخواد ببنده.تکلیف اوناییم که پروازِ بعد از یک سپتامبر(فردا) دارن چی میشه؟؟؟نمیدونم.

فردا انتخاب واحد دارم و ۷روز دیگه دانشگاهم شروع میشه.هفته ی اول که انلاینه ولی از هفته دوم حضوریه.بخاطر حضوری شدنش هم،بااجبار همه ی دانشجوها باید تست کرونا بدن و جواب منفی رو بفرستن به ادمیشنشون.من برای پسفردا صبح نوبتشو دارم.

منکه هر جوری بود،ترم قبل و این تابستونو به نحو احسنت گذروندم اما واقعا نگرانم،نگران ترم جدیدم که ایا واقعا حضوریه؟چون با این وضع که کرونا هنوز گورشو گم نکرده،استرس اینو دارم که دوباره انلاین بشه.چون واقعا رشته ی ما کلی کلاس عملی داره و عملاا لنگ میمونه اگه انلاین بشه.

از اونطرف به این فکر میکنم که من تا کی میشه که بتونم راحت برم خانوادم رو ببینم،واقعا استرس میگیرم چون با این وضع هیچی معلوم نیست.

و اینکه حالا این تابستون رو من با دوستم باهم گذرونیدم که تنها نباشیم اما دوست من تا چندوقت دیگه میره لهستان چون اونجا اپلای کرده و میخواد درسشو اونجا ادامه بده و من واقعا هم براش خوشحالم عمیقا و هم کمی غم دارم بخاطر رفتنش.

میدونید من میتونستم برم ایران ولی بخاطر اوضاع افتضاح کرونا ترجیح دادم ریسک نکنم و بر دلتنگیم غلبه کردم. اما خب برای برگشتن هم میدونستم که باید هفت خان رستم رو رد کنی.حتی زمانیکه امتحانم تموم شد من  از هرکسی که میشناختم چه ایرانی چه خارجی پرسیدم که به کشورشون میرن یا نه.حتی یک نفر برام نوشت که علاوه بر ریسک بودن اینکار و هفت خان رسم و فرم اجازه ی ورود پلیس و دو تست کرونای منفی و اینا،اگه مرز بسته بشه عملاا بیش از این داستان میشه برامون و من با سنجیدن شرایط موندم.

تو این دوسال،از همون اولش تا خود یکسال من با رنج فراوان تونستم به دلتنگیم غلبه منم و بلد شدم چطور اروم بشم،رفته رفته عادتم شده به اینکه دلم تنگ بشه و اروم باشم.اما واقعا کرونا خیلی بی رحمه، چون اختلال تو زندگی همه ایجاد کرده.خدایا کی تموم میشه پس؟

۵ نظر

وقتی بارونِ چشمِ تو، چشمِ منم تر میکنه،میریزه روی گونه هام دردمو بدتر میکنه....

دراز کشیدم روی تختم،موهامو از زیر سرم کنار میزنم،گوشیمو زدم به شارژ و یهو یاد این اهنگ شهاب تیام افتادم و در تمام لحظه هایی که دارم این موزیک ویدیو رو میبینم، خاطرات ۵سال پیش برام تازه شد....یادش بخیر....

زمزمه میکنم کلمه به کلمه ی این اهنگ رو و میگم یادش بخیر...اون روزهارو دوست نداشتم اصلا😶.خدای من شکرت که اون روزای مزخرف که من واقعا غرق اشتباهاتِ فکریم شده بودن،گذشت.البته که اون زمان از یه نظر خیلی اهمیت داشت که من متاسفانه بخاطر اشتباهاتم،برگشت ناپذیره اما الان بعد از ۵ سال میفهم قسمت و صلاح من این بوده،خدای من شکرت🙏🏻🙏🏻🙏🏻

دوست داشتید گوش کنید:

اهنگ برای تو

یاد ایام بخیر...

واای خدا انقدر دلم یه مهمانی،یه عروسی،بزن و بکوب و اتفاقای شادِ این چنینی میخواد که نگو...

پا درد گرفتن از رقصیدن و ورجه وورجه با کفشِ مهمانی و مراسم و اینا.....بوی تافتُ مو، قرتی بازیای دخترونه🙈🤩.....دیدن ادمهایی که من دوسشون دارم و دوستم دارن😍اه خدای من ، امید به تموم شدن کرونا🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

خط چشم کشیدن رو اول با این خط چشم یاد گرفتم چون خطاش به چشم نمیومد و تمییز کردنش بدون درد و خون ریزی بود!😁....درش اوردم یاد ایام کنم که دیدم دیگه خشک شده ولی خیلی اموزنده بود چون منو ترغیب کرد که بعد از اون سراغ خط چشم های معمولی و مدادی و سایه ای برم و یادشون بگیرم تا مواقع لازم تواناییی استفاده رو داشته باشم.😊البته اینو من از ایران گرفتم،پارسال رفتم نقره ایش رو هم گرفتم که خیلی دوسش دارم،ساده و زیبا و درعین حال که به چشم میاد اما ملایمه.

این پست اسمش یاد ایامه پس میخوام یاد کنم از هرچیزی که این چند روز یادشون کردم....این ترم بخاطر اینکه مجلزی بود و تو خونه بودم از قهوه زیاد استفاده کردم و دلم جرم گیری دندون میخواد که برم پیش دکتر گوگولی دوستداشتنیم و برام انجام بده و با همون اخلاق خوبش از هر دری با من،پدرانه سخن بگه و من گوش کنم زیر دست های ماهرش که داره برام جرمهای دندونهام رو میگیره...اخییی یادش بخیر...

دیگه اینکه یاد خیلی چیزا بخیر.....

تابستون رو به اتمامه و ترم جدید بزودی در راهه......

امید به اینکه همه چیز به زودی،به خوبی،به روال عادی برگرده🙏🏻🙏🏻🙏🏻

۱ نظر ۳ لایک
میان تمام تلاطم های این زندگی فقط همین بس که میدانم

هستی . . .

همیشه . . .

همین جا . . .

درست در کنار من !♡♡خدای مهربانم♡♡


>>انتَ القَویُ وَ انا الضَّعیف وَ هَل یَرحَمُ الضَّعیفُ الَّا القَویُ<<

-ای که مرا خوانده ای، راه نشانم بده!
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
از نو
به وقت پنج ژانویه دوهزاروبیست و یک
من نمیدونم چرااا😐😐😐😐
Channel
فانکشنال با اوا و پیتر...
پدیده ای بنام فانکشنال🙄
کراش بچگیم😂😂
پاییز☂️
به وقت غذای روح و جسم،به وقت یوگا😍🧘🏼‍♀️
کراش نزنیم،اگه میزنیم بدردبخور باشه😂😂😂😂🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️
محبوب ترین مطالب
تا کیِ؟؟؟؟😥
از نو
غرغرهای تلنبار شده 2
😑
خواست خدا بود که ما الان زنده هستیم!
ذوق استرسطور!!!!!!!
دلتنگیه دیگه...وقتی خسته ای بیشتر میاد سراغت که از گوشه ی چشمت بریزه...
خیالِ رویِ تو در هرطریق همراه ماست....
وی پست خود را از ایران مینویسد...
📚📅
پربیننده ترین مطالب
سکوت کن!.....
خدا دختر ها را افرید.....تا گلها بی نام نمانند..
روزای سخت برای آدمای سخته(وقتی سین کم میاره و بااین جمله به خودش امید میده!)
ممنونم که هستین...
هپی برث دی دوست نازنینم
خصوصی 1
خنده بر لب میزنم تا کس نداند حال من,ورنه این دنیا که مادیدیم خندیدن نداشت...!
شمارش معکوس شروع میشود...
draw:)
اخرین ماه امسال
مطالب پر بحث تر
وی پست خود را از ایران مینویسد...
باااز میشه این در.....صبح میشه این شب....
هپی برث دی دوست نازنینم
نکته های ریزی که ممنون میشم اگر بخونید...:)
خیالِ رویِ تو در هرطریق همراه ماست....
درد و دل....
شمارش معکوس شروع میشود...
wish
بغضم گرفته وقتشه ببارم..چه بی هوا هوای گریه دارم....:(
خبر خووب,روزمون
آرشیو مطالب
موضوعات
روزمره هام:) (۱۸۶)
دخترونه هام:) (۴۸)
خوشمزه هام:) (۶)
دوسداشتنیام:) (۶۷)
پیوند ها
ساخت وبلاگ جدید در blog.ir
نرم افزار مهاجرت به blog.ir
وبلاگ رسمی شرکت بیان
صندوق بیان
والپیپر اچ دی
پیوندهای روزانه
پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان
آخرین وبلاگ های به روز شده
زندگی به سبک بیان!
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان