ذوق استرسطور!!!!!!!

 

 

 

امروز بعدازظهر,کالجمون تو باتشون(که هممون عضو هستیم) یه پیامی رو گذاشت که من همینجوری دلم خواست از یه تیکش اسکرین گرفتم که به پستم اضافش کنم.....اون قسمتهای مخدوش شده هم اسم کالج و اسم دانشگاهایی هست که من ازمون ورودیشونو دارم.....8 بند داشت....شامل اینکه چی بپوشیم و چطور بیایم و ساعت چند اونجا حاضر باشیم و اینا....

با دیدن این پیام,یه ذوق مخلوط با استرس درونم بوجود اومد....ذوق از اینکه امتحانم نزدیکه.....استرس هم بخاطر امتحان که دلم میخواد خووب بدمش که خستگیم دربره...

یه قولی رو من اولا به بعضی از دوستان داده بودم...اونم این بود که شرح بدم دارم چی میخونم واینا اما من ازشون فرصت خواستم که در زمان مناسب توضیح بدم.......اولش دلم میخواس سکرت بمونه اما بعدش باخودم فکر کردم که با توضیح ندادن مگه قراره چی بشه؟بدتر وقتی میخوای یه چیزی رو تعریف کنی هیی باید از سر و ته بزنی....اینجوری بدرد نمیخوره که....خلاصه که تصمیم دارم بعد از امتحانم کامل براتون توضیح بدم.....

فقط 4 روز مونده به امتحانی که خیلی براش زحمت کشیدم و الان هم بیکار ننشستم و دارم خلاصه هام رو مرور میکنم به امیداینکه اورالم رو خوووب بدم....

انقدر هم خسته ام و خوابم میاد که همینجور نشسته دلم میخواد بخوابم....

اونقدر خوندم که به خودم اعتماد دارم ولی میشه که دعا کنید  امتحانم رو خووب بدم؟؟ممنونم ازتون:)

۱۳ لایک

یک فنجان گل گاوزبان ......

از کتابخونه اومدم....

نون و پنیر بهترین انتخاب برای کسی که تا ساعت 10 شب تو کتابخونه با کتابها سروکله می زده است....

یه قطره اشک بخاطر سردرد و خستگیم از چشمم ریخت...

یه قطره اشگ دیگه,بخاطر نبود مادرم,تو این روزای خیلی طاقت فرسا,شدیدا بهش نیاز دارم.....کاش اومدنش اینقدر پرسه نداشت....

رفتم و صورتم رو با مایع شستوشوی صورت شستم....

بعد رفتم زیر گاز رو خاموش کردم.....گل گاوبونم رو داخل لیوان ریختم و اوردم کنار تختم گذاشتم.....

کتابهام رو از کیفم دراوردم که دوباره بخونم.....

الان هم منتظرم که گل گاوزبونم سرد بشه....

بفرمایید گل گاوزبان,تازه دمه....

 

 

 

 

۱۰ لایک

اینبار فقط برای مادرم....{قلب بنفش}

فقط برای تو....فقط برای تویی که ذره ذره از وجود نازنینت کاسته شد تا من بزرگ شدم.....

ذره ذره از وجود نازنینت کاسته شد تا با خودت کنار بیای و من رو راهی کنی....

باز هم ذره ذره از وجودت داره کاسته میشه بخاطر ارزوهام.....

من نمیدونم که مادر بودن یعنی چی....ولی خووب میدونم که نبودن صمیمی ترین دوست یعنی چی...ادم به زور میتونه با نبود صمیمی ترین دوستش کنار بیاد,همنوطور که من دارم با نبودت  در کنار خودم, کنار میام و همچنین خودت در نبود من.....اما نمیدونم خدا که صبری رو در وجودت قرار داده که تونستی با نبود من درکنار خودت,کنار بیای....

اگه من دارم اینجا گوله گوله اشک میریزم و اینارو مینویسم....میدونم که تو از من, هم دلتنگ تری...ولی خدا میدونه که چقدر دلم میخواد الان بغلت کنم....سفت سفت....

 

۹ لایک

بهاری متفاوت.....

تایم اول امتحان گذشت(اگه یادتون باشه گفته بودم تایم امتحانم به تایم دوم تغییر پیدا کرده بود و منم دیگه تغییرش ندادم)و عده ی کثیری از بچها به اون چیزی که میخواستن رسیدن...یکسریا که اصلا تصور نمیکردن که با همین تایم اول,بتونن به خواستشون برسن اما خب لطف خدا و زحمت خودشون بود که تونستن برسند....

دیشب وقتی از کتابخونه اومدم به این پی بردم که اگه منم باهاشون امتحان میدادم 100 درصد منم الان نفس راحت میکشیدم اما خوب که فکر میکنم میبینم من الان هیچ چیز رو از دست ندادم...بخاطر همین ناراحت نشدم و کلا این فکر رو انداختم از سرم بیرون....

خیلی خوشحالم براشون....

امید به اینکه تلاش هممون به سرانجام برسه....

____________________________________________________________________

برای جغله(جقله) هامون(دختر دایی و دختر خاله و پسر داییم اینا) از این شکلاتهای خرگوشی خریدم......دلم براتون تنگ شده فسقلیاااااheart

یه عکس دارم که همشون کنارمن هستن و تولد خواهرمه و منم از این عینکهای جینگول مینگول دادم بهشون و همون باهم عینک زدیم و بهشون گفته بودم که یکی بای بای کنه یکی قاه قاه بخنده یکی دستهاشو ببره بالا و....وکلا هرکدوم یه ژستی دارن...منم سفلی گرفتم باهاشون....فسقلیای بامزه ی خوردنی دوستداشتنی و شیطون....

یبار داییم زنگ زده بود بهم بعد پسر داییم (5سالشه) گوشی رو برداشت و بهم گفت از سوسک سیاه به خرمگس!!منم سریع گفتم خرمگسس به گووشممlaugh

_________________________________________________________________

یه رژ جدید خریدم برای خودم و وقتی میزنمش خیلیی احساس خاص بودن بهم دست میده....مخصوصا وقتی عینک افتابیمم بزنم به چشم و چالم:دی

الان که دارم تایپ میکنم دارم به این فکر میکنم که باید دوباره لاک بزنم به ناخنهای دوستداشتنی کوچول موچولوم:)

_________________________________________________________________

اصولا هر چند روز یکبار تنش دارم و همش سعی درکنترلشون دارم و خداروشکر که میتونم.:)

________________________________________________________________

این بهار خیلی بهار متفاوت و عجیبیه برام.....جوری که احساس میکنم سالهای بعد به خودم میگم عهه یادش بخیر.........

_______________________________________________________________

این روزها خیلی ارومم و خسته...

دیشب از خستگی زیادی که داشتم خوابم نمیبرد....

چقدر سرسبزی بهار رو دوست دارم.....چقدر خوبه که وقتی داری راه میری....همونطور که حواست معطوف به رقص برگهای سرسبز درختهاست....موهات هم با امواج باد بهاری به رقص درمیاد.....

 

 

 

۸ لایک

من یه خواب خووب دیدم.....

ادامه مطلب ۱۰ لایک
میان تمام تلاطم های این زندگی فقط همین بس که میدانم

هستی . . .

همیشه . . .

همین جا . . .

درست در کنار من !♡♡خدای مهربانم♡♡


>>انتَ القَویُ وَ انا الضَّعیف وَ هَل یَرحَمُ الضَّعیفُ الَّا القَویُ<<

-ای که مرا خوانده ای، راه نشانم بده!
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
از نو
به وقت پنج ژانویه دوهزاروبیست و یک
من نمیدونم چرااا😐😐😐😐
Channel
فانکشنال با اوا و پیتر...
پدیده ای بنام فانکشنال🙄
کراش بچگیم😂😂
پاییز☂️
به وقت غذای روح و جسم،به وقت یوگا😍🧘🏼‍♀️
کراش نزنیم،اگه میزنیم بدردبخور باشه😂😂😂😂🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️
محبوب ترین مطالب
تا کیِ؟؟؟؟😥
از نو
غرغرهای تلنبار شده 2
😑
خواست خدا بود که ما الان زنده هستیم!
ذوق استرسطور!!!!!!!
دلتنگیه دیگه...وقتی خسته ای بیشتر میاد سراغت که از گوشه ی چشمت بریزه...
خیالِ رویِ تو در هرطریق همراه ماست....
وی پست خود را از ایران مینویسد...
📚📅
پربیننده ترین مطالب
سکوت کن!.....
خدا دختر ها را افرید.....تا گلها بی نام نمانند..
روزای سخت برای آدمای سخته(وقتی سین کم میاره و بااین جمله به خودش امید میده!)
ممنونم که هستین...
هپی برث دی دوست نازنینم
خصوصی 1
خنده بر لب میزنم تا کس نداند حال من,ورنه این دنیا که مادیدیم خندیدن نداشت...!
شمارش معکوس شروع میشود...
draw:)
اخرین ماه امسال
مطالب پر بحث تر
وی پست خود را از ایران مینویسد...
باااز میشه این در.....صبح میشه این شب....
هپی برث دی دوست نازنینم
نکته های ریزی که ممنون میشم اگر بخونید...:)
خیالِ رویِ تو در هرطریق همراه ماست....
درد و دل....
شمارش معکوس شروع میشود...
wish
بغضم گرفته وقتشه ببارم..چه بی هوا هوای گریه دارم....:(
خبر خووب,روزمون
آرشیو مطالب
موضوعات
روزمره هام:) (۱۸۶)
دخترونه هام:) (۴۸)
خوشمزه هام:) (۶)
دوسداشتنیام:) (۶۷)
پیوند ها
ساخت وبلاگ جدید در blog.ir
نرم افزار مهاجرت به blog.ir
وبلاگ رسمی شرکت بیان
صندوق بیان
والپیپر اچ دی
پیوندهای روزانه
پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان
آخرین وبلاگ های به روز شده
زندگی به سبک بیان!
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان