سلام دوستان...
عیدتون مبارک باشه...
دیروز بعد از چند ماه نگرانی در رابطه با یه اتفاق خووب که لازمش دارم.....ساده بگم,اون اتفاق خوبی که من انتظارش رو داشتم افتااد....و من رو شگفت زده کرد.....درحدی که وسط درس,وسط کتابخونه.....اول خنده و بعد خنده و گریه ی شوق باهم میکس شد....دقیقا وقتی که خسته ترین حالم رو داشتم....
خدایا شکرت که بعد از چند مدت حال ناخوش.....الان حالم به هزار و یک دلیلی که ناتوان شده بودم نسبت به دیدنشون,خووبه...
دیشب یکی از عمیقترین خوابهام رو داشتم.....در حدی عمیق بود که وقتی الارم گوشیم به صدا دراومد,فقط دلم میخواست اصلا الارمی زنگ نخوره و من تا ابد بخوابم.....الان هم اون حالت کسلی رو کم تا قسمتی دارم که قهوه رو گذاشتم که اماده بشه....
الهی که حال خووبمون موندگار باشه....:)
۱ ارديبهشت ۹۸