این روزا درگیر امتحانمم و راستش خیلی با صبر و تحمل دارم میگذرونمشون.
تمرینای ریلکسیشن رو که مشاورم بهم توصیه کرد انجام میدم در جهت بهتر شدن حالم و همچنین به بقسه توصیه هاش هم عمل میکنم.
از جابجاییم بگم که همون شب که اشاره کردم باید جابجا بشم،همون شب یکم شروع کردم وسیله جمع کردن،فردا صبحش کارت سویت جدید رو تحویل گرفتم و طی دو روز کامل،مو کردم به خونه جدید.خونه جدیدم مدلش گالری هست و خوبه و راضیم ولی جابجایی خیلی خستگی و دردسر داشت اما روحیم رو کمی عوض کرد بخاطر همین سعی کردم سختیهاشو نبینم.
دیگه اینکه چندتا موضوع هست که ایشالا بعد اتمام امتحانام میخوام بنویسم:
یکیش از یکی که در دوران طفولیت ازش خوشم میومد،دومی اینکه چرا تا راهنمایی باهیچ پسری ابم تو یه جوب نمیرفت،سومی داستای ما دانشجوها با استادای گرامی و دانشگاه که الان اگه بگم بدتر حرص میخورم،بعدا مینویسم که بمونه.
حداقل تایکماه دیگه امتحان دارم،اگه دعا کنید برام ممنونتون میشم💜