اینهمه سال گشتم تا ورزشی رو پیدا کنم که نه تنها به سلامتیم کمک کنه بلکه اشتیاق به انجامش داشته باشم،گشتم و یوگا رو پیدا کردم....
یکشنبه ها برای من روز بیشتر عشق ورزیدن به خودمه،از صبحش که چشمهام روباز میکنم اشتیاقِ کلاس یوگا منو حسابی سرشوق میاره.....
میرسه به بعدازظهر،دقیقا به نیم ساعت قبل از شروع کلاس،پی دی اف درسی رو که دارم میخونم رو میبندم.شلوار ورزشی و یه جوراب مشکی میپوشم....
یه موزیک ملایم حتما پلی میکنم،میرم جلوی اینه،به چشمهام خیره میشم و به خودم لبخند میزنم،دستم رو وارد کیف ارایشم میکنم و ریملم رو برمیدارم،اروم اروم به قسمتهای انتهایی مژه هام ریمل میزنم تاکه از رنگ خودشون به رنگ مشکی تغییر رنگ بدن،حالا نوبت چیه؟نوبت رژ لب دوستداشتنیه،امروز چه رنگی دوست دارم؟؟؟بنفش ^_^ اره خودشه.....
درشو باز میکنم و به لبهام رنگ بنفش هدیه میکنم....
موهام رو یکدور باز میکنم مرتب میکنم و جمع میکنم....
حالا نوبت پهن کردن متِ عزیزمه.....مت سبز،مثل چمن سبز و مثل پنبه نرمممم.....
درکمد رو باز میکنم،اول ملافه ی سفید با طراحی روبانهای بنفش رو روی پارکت پهن میکنم و بعد متم رو روش پهن میکنم....
حالا نوبت اماده کردن کشمه،کش بنفشِ دوست داشتنیم و دراخر لیوان اب و تمام.....
به حالت ترکیش پوزیشن روی مت میشینم و کمکی اب میخورم....
حالا لیوانم رو میدارم کنار و دکمه ی جویین تو میتینگ رو میزنم و وارد کلاس میشم و با استادم احوال پرسی میکنم....
درنهایت و بعد از گذشت یکساعت و نیم،احساس میکنم من مثل یه پر هستم ازاد و رهااااا.......