یکی از خصلتهای ما ادمها همینه...همینه که گاهی دلت تنگ میشه برای همون جمع ها و دورهمی های ساده و بی فایده با همون ادمهای تکراریه همیشگی باهمون حرفا....
بی فایده یعنی خیلی چیز خاصی بهت اضافه نمیشه نه اینکه بخوام توهینی بکنم...
همه چیز خوبه....خداروشکر منم خوبم خداروشکر فقط الان دلم تنگه و بی حوصلگی شدیدی بهم دست داده...
هیچ هم از سرم نمیره که نمیره.....رفتم نشستم درس خوندم.....با دوستام حرف زدم....با مادرم یه کوچولو چت کردم ولی فایده نداره....انگار دلم میخواد که فقط بهونه بگیرم...
البته که همیشه خودمو بغل میکنم و به خودم میگم افربن تو خیلی قوی تر از پارسالت هستی....خیلی صبور تر شدی و خیلی کم پیش میاد حرفی ناراحتت کنه و خداا واقعا شکر میکنم از این بابت.ولی خب بعضی اوقات طبیعیه که ادم دلش تنگ بشه.مگه نه؟