سلام...
دلم واسه یه عالمه نوشتن تنگ شده...
خیلی خسته ام...در حدی که همش خستگیهام رو هم تلنبار میشه و الان تموم تنم حس کوفتگی داره....کمرم درد میکنه و سرم و زانوهام...ولی با تموم این حالتها,همش تلاشم اینه که قشنگ فیزیو رو بخونم...تازه خلاصه هم باید بکنم که موقع اورال همین خلاصه ها رو بخونم و اماده باشم...
ولی کلاا بااینکه فیزیو خیلی سخت تر از کتابهای دیگس,بازم خیلی خوشم میاد ازش...مثلا یهو غرقش میشم...و کلا هم حس میکنم چون کتاب سنگینیه,من انقد خستگی دارم...چون خیلی انرژی میگیره ازم..
از هوا نگم کهه خیلی سردههه....ینی ادم یخ میزنه...من که عین پفک میشم از بس لباس میپوشم...هوا دقیقاا منفی 1 درجه اس...تاازه این الاانه...بعدا تا منفیه بیست اینا میگن میرسه...وااای بهش فک میکنم اصلا غصم میگیرهه....
امروز منو صین داشتیم میرفتیم که بریم تو کلاس بشینیم بعد یهو دیدیم استادمون جلومونه...عاقا سلام علیک کردیم بعد بهمون گفت,ردیف اول بشینین...تا اخرکلاس شونصد بااار وسط درس دادنش , ازمون سول میپرسیید....
صین(همخونه جان) دلش تنگ شده...دلش میخواد بیاد ایران...ولی مامانش تا اخرای اذز میاد...بخاطر همین میگه پدرم راضی نمیشه بیام ایران...بهم میگه صبر کن امشب که دارم با بابام حرف میزنم,عمدا گریه میوفتم ببینم شاید راضی شه...بعد بهم میگه میدونم تو هم دلت خیلی تنگ شده,دلت نمیخواد بری ایران؟گفتم اگه تو قد یه بند انگشت دلت میخواد بری ایران,من قد یه بشقاب دلم میخواد ولی چیکار کنم که درس خوندن برام قد 2 تا دونه از این بشقابها اهمیت داره...
حالا جالبش اینه که از 7 روز هفته,بخدااا 6 شبشو با دوستاش میره بیرون و خوش میگذرونه همش...(کاریه به خوشگذرونیاش ندارمااا میخوام بگم اگه کسی دلش بخواد بره,اون باید من باشم که 24 ساعت کلم تو کتابه!)
ولی من,هفته ای 1 بار,اونم شااید پیش بیاد که بخوام برم بیرون و اونم فقط با ایشون میرم و تهش تا 9 شب طول بکشه و برمیگردیم خونه چون من میشینم سر درس...نتیجه ی امسال خیلییییی برام مهمههه....اگه تهش اونچیزی که میخوام نشه,نههه,بااید بشه و میشه چون من خیلییی دارم انرزی میذارم و زحمت میکشم...از خوابم میزنم...از خوشگذرونی...از همه چیز....از تموم لحظه های خوب گذشتم و دارم میگذرم که به نتیجه ای که میخوام برسم...مطمئنم که میرسم...
فک میکنم یه 10 کیلویی لاغر شدم....مامانم داره منو میکشه...هی میگه لاااغر شدیی چرااا....لاغر نشو و این حرفا...میگم بخدا کلیی غذا میخورم...عهه
پست ببندم که کلی خستم و باید درس بخونم...
چقدر این اهنگ قشنگه اخهه...