تصمیم گرفتم از ادمای دوسداشتنی که تو مسیر زندگیم قرار میگیرن,از دید خودم یه چیزایی بنویسم تحت عنوان ادم دوستداشتنی=lovely peaple
اولین نفری که دلم میخواد درموردش بنویسم,مشاورمه.
من بهش میگم گل یاس من....
البته که تا اخلاق من درست درمون دستش بیاد یکم دلخوری پیش اومد ولی در کل روابط خیلییی خوبی باهم داشتیم....
روزایی که من با ایشون در ارتباط بودمو هیچوقت یادم نمیره....همشون ریز به ریز و مو به مو جلو چشمامه....
یه ادم فوق العاده با انرزی,مصمم و جدی توی کارش....
ادم فوق العاده باهوش که در عین جدی بودن,مهربون بود...
خیلییی دوسش دارم خیلییی...
بهم یاد داد که اعتماد بنفسمو در هر شرایطی از زندگیم,بالا نگه دارم و از دست ندمش...
بهم یاد داد که زندگی ارزش غصه خوردن و استرس زیادی رو نداره...هرچیزی به اندازش خوبه....بیشتر که بشه میشه اسیب....
بهم یاد داد حتی اگه خدایی نکرده بدترین اتفاق هم تو زندگیم افتاد,نباااید ناامید بشم چون زندگی کوتاهتر اون چیزیه که ما ادما فکرشو میکنم...نشه که یه موقعی به هوش بیایم که ببینیم عههه خیلی دیر شده...
دومین ادم =کسی که خیلیی یهوی شد که برم پیشش تا ایشون دندونامو درست کنه.
یه ادم باهوش که روابط اجتماعیه فوق العاده بالایی داره....یعنی خانومش بهش برگشته گفته اگه جلوی شما یه سنگ بزارنااا میتونی باهاش ارتباط برقرار کنی(حالا سنگ منظورشون به یه چیزی که کلااا عکس العمل نشون نمیده هست یا ادمهایی که خیلی عذر میخوام بسیاااار عصا قورت داده و اخمو هستند!)
حالا چرا میگم باهوش؟چون خیلی سریع اخلاق ادما دستش میاد و متوجه میشه سبک اون ادم چجوریه....
خوش رو و با دقت کار میکنه و اذییت نمیکنه بیمارشو...
از همه مهتر اینه که من از امپول و وسایلشون خیلی میترسم ولی خیلی خوب میزنه و کار میکنه...(البته هیچوقت به هیچ دندون پزشکی نگفتم که چقد از وسایلشون وحشت دارم...)
این نکته خیلیی مهمه که منشیای خوبی داره که خیلی مودب و خوش برخورد هستن و بی اعصاب نیستن....
تو این چند مدتی که رفتم پیششون یاد گرفتم که
ادم باید روابط اجتماعیه خیلی بالا داشته باشه چون خیلی مواقع لازم میشه....
ادم باید دنبال هدفهاش تو زندگی بدوئه...
ادم باید عااشق کارش باشه...ایشون با اینکه سالها ی ساله که کار میکنه و نیاز مالی نداره اما بازهم کار میکنه چون عااشق کارشه.....
و مهربون بودن ایشون....البته که خودم میدونم ادم مهربونیم ولی خب مهربونی ایشون اینجوریه که برای هرادمی هر کاری از دستش بربیاد انجام میده...مثلا دومین جلسه ای که من رفتم پیششون و وقتی فهمید که من میخوام برم فلان کشور, سریع همون روز تماس تصویری گرفت با یکی از بستگان نزدیکش که اونجا داره درس میخونه و ازش خواست که هرموقع رفتم و کمک خواستم کمکم کنه....حالا کاری نداریم که اخلاق من اینجوریه که تا اااخرین حدی که ممکنه,سعی میکنم مزاحم دیگران نشم ولی این حس انسان دوستانشونو دوست داشتم...
سومین ادم=دکتر پوست
دکتر پوستم خیلی جذاابه برام....از زمانی که وارد مطبش میشم اصلا کلاا همش فکرم میره به سمت موفقیتهاش...
سن زیادی نداره هااا ولی خب پوست سبزه ای داره و عینکش کمی سنشو بیشتر از اونچه که هست نشون میده...خوشتیپ و مودب....دقیق و سریع...
انقد دقتش زیاده که قشنگ یادشه که دفه ی پیش مشکلت چی بود و الان چیشدی واینا چون ادم تنبلی نیست و سریع همه چیزو تو کامپیوترش یادداشت میکنه...
ادم پر تلاشیه چون با اینکه سن زیادی نداره ولی تو کارش بسییار موفقه و استاد دانشگاه هم هست...
همیشه اراسته....
با حوصله هم هست چون به حرفات گوش میده و کامل بیماریتو برات تشریح میکنه....عصا قورت داده نیس و خوش برخورده...
دیگه چیز زیادی ازش نمیدونم واقعیتش ولی اینا چیزاییه کمی نیس....
همینا کافیه برای اینکه ادم از مدل دیگران الگو برداری کنه برای موفقیت....
همیشه سعی میکنم ادمای موفق دور و برم رو کنکاش کنم تا یه چیز هرچند کوچولو ازشون یادبگیرم.....
این نکته رو باید بهش اشاره کنم=تورو خدا یوخت از نوشته ی من این تصور براتون بوجود نیاد که هرکی تو کارش موفقه,پس خوشبخت ترین ادمه روی زمینه,نه,دلیل موفقیت رو میشه حتی از یه خانمی که بچهای باشخصیت و خوب تربیت کرده هم الگو برداری کرد,یا پدری که تونسته به ادمای اطرافش درست زندگی کردن رو یاد بده و....خیلیهای دیگه....ولی میخوام بگم موفقیت هم میتونه تو درس باشه هم تو زندگی هم تو خیلی چیزای دیگه....
حالا دلیل اینچیزایی که من نوشتم اینه که همشونو تک به تک یادم بمونه....گاهی اوقات انقد مشغول زندگی و سختگیریهاش میشیم که فاکتورهای مهم زندگی کردنو یادمون میره...
*احتمالا از این قبیل پستها میذارم باز...الان دیگه تایم ندارم بخاطر همین پست میبندمش همینجا.
عکاس عکس=سین (انگار مثلا چقد مهمه حالا)